پیچ نوک تیز در اصطلاح انگلیسی بصوررت کلی به SCEW شهرت دارد که دارای شکل ها و دسته بندی های مختلفی است. پیچ نوک تیز هم بصورت کاملا نوک تیز و هم بصورت پیچ نوک مته ای تولید میشود که بدون مهره و بصورت درگیر در قطعه کار می تواند مورد استفاده قرار گیرد. پیچ های نوک تیز در انواع صفحات و ورق های گالوانیزه، دیوار های گچی، چوب و پلاستیک، سانویچ پنل ها، پیچ ام دی اف MDF مورد استفاده قرار می گیرند.
پیچ نوک تیز هم در گرید های مختلف آهنی و فولادی مورد استفاده قرار می گیرد و هم در گرید های مختلف استنلس استیل. اغلب پیچ های نوک تیز از جنس آهنی هستند که با آبکاری گالوانیزه پوشانیده شده اند. پیچ نوک مته ای در پشت بام شیروانی های ساختمان ها دارای کاربری ویژه ای می باشد.
در صنایع از الکتروگیربکس ها برای انتقال قدرت و یا به بیان مهندسی تر برای کاهش سرعت دورانی الکتروموتور و افزایش گشتاور خروجی استفاده میشود. بدون استفاده از گیربکس ها نه تنها اتصال الکتروموتور ها که سرعت دورانی بالایی دارند به توربوماشین های دیگر ممکن نیست و اگر حتی ممکن هم بود گشتاور پایین و سرعت دورانی بالا سبب شکستن قطعات و از بین رفتن اتصالات میشد. اما الکتروگیربکس ها نیز در طی زمان برای داشتن حداکثر بهره وری دارای دسته های گسترده ای شده و از شکل ساده اولیه خود خارج شده اند. امروزه تنوع بسیار زیادی از گیربکس تحت نام های صنعتی مختلف و تولید کنندگان بزرگ بوجود آمده است. دو مورد از بزرگترین کارخانجات تولید کننده گیربکس در دنیا گیربکس SEW آلمان و گیربکس روسی ROSSI ایتالیا می باشند که بصورت تخصصی به تولید گیربکس می پردازند.
حال که اهمیت استفاده از گیربکس در ماشین آلات قید شد زمان انتخاب گیربکس مناسب برای سیستم شماست. اما نوع گیربکس را از بین انواع گیربکس حونی، گیربکس خورشیدی و انواع دیگر گیربکس ها مانند شافت مستقیم چگونه انتخاب کنیم؟ انتخاب گیربکس علاوه بر اینکه نیاز به اطلاعات مهندسی بسیار دقیق از سیستم محرک ورودی و گشتاور خروجی دارد نیاز به اطلاعات فنی مختلف است. در اغلب مواقع توان و گشتاور گیربکس با در نظر گرفتن و بررسی بروشور تولید کننده سیستم دریافت کننده گشتاور از گیربکس مشخص میشود. البته نحوه اتصال از طریق کف، اتصال عمودی یا افقی و البته اتصال گیربکس از طریق فلنچ نیز در انتخاب تاثیر مستقیمی دارد.
همانطور که متوجه شده اید سوالی که گاها پرسیده میشود پیرامون قدرتمند ترین نوع پمپ کاملا غلط بوده و بطور کلی از میان مشخصه های مکانیکی الکتروپمپ ها که 3 مورد آنها یعنی هد (ارتفاع ارسال سیال) ، دبی حجمی (میزان حجمی سیال پمپاژ شده) و توان و راندمان کاری هر یک متناسب با صنعت و کاربری انتخاب میشود. بطور کلی در اغلب الکتروپمپ ها هد و دبی که دو مشخصه از توان و قدرت پمپ هستند نسبت عکس دارند بدین معنا که در اغلب پمپ ها با هد بالا میزان دبی کم و برعکس می باشد. شایان ذکر است در صورت پایین بودن میزان دبی با نصب پمپ ها بصورت وازی و در صورت پایین بودن هد با نصب پمپ بصورت سری می توان این افت را جبران نمود.
البته بحث ویسکوزیته و دقت در میزان سیال پمپاژ شده و البته جریان مداوم و یا متناوب نیز همواره در مورد الکتروپمپ ها مطرح بوده است. پمپ پیستونی با دارا بودن حداکثر هد برای ارسال سیالات با ویسکوزیته بالا اما جریان غیر یکنواخت و متناوب در بین انواع پمپ ها منحصر به فرد می باشد. همچنین پمپ دنده ای با دارا بودن جریان یکنواخت و میزان دقیق و کاملا مشخص سیال با وجود دبی پایینی که دارد برای پمپاژ سیالات به میزان مشخص مورد استفاده قرار می گیرد.
مونو پمپ ها برای انتقال سیالات با ویسکوزیته بالا و میزان سایش بسیار بالا در شرایط سخت کاری با هر ویژگی طراحی و تولید میشوند. از نظر مهندسی تفاوت اصلی مونو پمپ ها با پمپ گریز از مرکز خاصیت جابجایی مثبت positive displacement pump آنها می باشد. اما در عمل و در کاربری دارای مزایای بسیاری نسبت به پمپ گریز از مرکز هستند. پمپ های گریز از مرکز اغلب برای پمپاژ سیالات با ویسکوزیته پایین و با ذرات معلق جامد با شعاع بسیار کم تولید میشوند و راندمان کاری آنها در پمپاژ سیالات با ویسکوزیته بالا بسیار کم بوده و در پمپاژ سیالات با ذرات جامد با قطر بالا و همچنین تکرر بالا به شدت دچار خوردگی و سایش میشوند و میزان انرژی مصرفی آنها نیز به شدت بالا میرود. عکس این قضیه در مورد مونو پمپ ها صدق می کند. بدین معنا که راندمان مکانیکی و حجمی مونو پمپ ها با افزایش ویسکوزیته سیال افزایش پیدا می کند و میزان مصرف انرژی نیز در آنها کاهش می یابد. علاوه بر آن دبی جریان سیال مونو پمپ بر خلاف پمپ گریز از مرکز با تغییر ویسکوزیته سیال تغییری نمی کند. بنابراین در صورتیکه قصد استفاده از پمپ برای انتقال سیال با ویسکوزیته متغیر دارید و جریان سیال ثابتی مد نظر شما می باشد مونو پمپ ها انتخاب بسیار شایسته ای هستند.
بلبرینگ ها دارای دسته بندی های مختلفی از نظر جنس و برند هستند اما دقیق ترین و مهندسی ترین دسته بندی بلبرینگ ها بر حسب نوع و زاویه اتصال آنها در سیستم صورت می گیرد. در حالت کلی بلبرینگ ها بصورت شعاعی، محوری و ترکیبی شعاعی و محوری تحت بارگذاری قرار می گیرند. بلبرینگ های شعاعی شامل بلبرینگ های شیار عمیق بوده و بلبرینگ های محوری شامل بلبرینگ های کف گرد می باشد. بلبرینگ های خود تنظیم نیز در دسته بلبرینگ های شعاعی هستند اما قابلیت تنظیم زاویه را نیز دارند. بلبرینگ های تماس زاویه ای هر چند بطور کلی در دسته بلبرینگ های شعاعی دسته بندی میشوند اما در واقع قابلیت تعلیق بار های ترکیبی محوری و شعاعی را بصورت هم زمان دارند.
بلبرینگ تماس زاویه ای به دو دسته بلبرینگ های تماس زاویه ای یک ردیف ساچمه و بلبرینگ های تماس زاویه ای دو ردیف ساچمه دسته بندی می شوند. در بلبرینگ تماس زاویه ای حلقه داخلی و خارجی بلبرینگ نسبت به یکدیگر زاویه ای می سازند که امکان تحمل بار شعاعی و بار محوری را به صورت همزمان فراهم می سازند. این نوع بلبرینگ قادر به تحمل بار شعاعی سنگین و بار محوری از دو جهت هستند.
رولبرینگ ها مانند بلبرینگ ها دارای کاربری گسترده و حتی انبوه تری در صنایع هستند که به سبب تنوع بیشتر آنها و طراحی های ویژه ای است که هر یک از رولبرینگ دارند. رولبرینگ هر چند کاربری کاملا یکسانی در تعلیق انواع بارهای محوری و شعاعی و ترکیبی مانند بلبرینگ دارد اما دارای مشخصات مکانیکی بیشتر و قدرت مانور بیشتری در میزان بارگذاری، زاویه بارگذاری و اتصال می باشد. ساچمه های بلبرینگ کروی هستند اما ساچمه های رولبرینگ دارای خواص و اشکال بسیار متنوعی بوده که هر یک ویژگی خاصی به آنها می دهد.
رولبرینگ های بشکه ای کف گرد خاصیت خودتنظیمی دارند که این امر موجب عدم حساسیت رولبرینگ نسبت به ناهمراستایی شافت می شود رولبرینگ های بشکه ای قابل تفکیک شدن هستند.
یک پیچ بسته شده تحت نیروی کششی یک تغییر طول الاستیک مانند فنر دارد. حال آنکه مانند فنر که با برداشتن بار میل به سمت بازگشت به طول استاندارد بی بار خود را دارد پیچ ها نیز در صورت حذف بار تمایل یکسانی نشان میدهند. حال آنکه در اتصالات پیچ و مهره این گردش است که طول موثر اتصال را کم یا زیاد میکند. اعمال لرزش و یا بار دینامیکی به یک اتصال پیچ و مهره ای موجب حرکت میکروسکپی بین سطوح میشود. این حرکت تماس سطحی رزوه های پیچ و مهره را کم کرده و در نتیجه نیروی اصطکاک بین سطوح کم می شود چرا که میزان اصطکاک دینامیک کمتر از اصطکاک استاتیک است. همانگونه که گفته شد علت بسته ماندن اتصالات پیچ و مهره اصطکاک بین آنهاست. با کاهش اصطکاک پیچ و مهره در جهت کاهش بار وارده از طریق افزایش طول اتصال میل میکنند که تنها راه آن گردش است.
درباره این سایت